اخبار
خلاصه کتاب
رستم، شخصیت اسطورهای است که فردوسی آن را آفریده بود؛ اما پس از گذشت قرنها، مردم ایران، پهلوانی را با چشمان خود دیدند که واقعی بود. افسانه نبود. در رزم و معنویات، برتر و بالاتر از رستم بود. سالها با بدیها و پلیدیها جنگیده بود. رنجهای بسیاری دیده بود تا عزت و سربلندی ایرانیان را حفظ کند. با دشمنان و اهریمنان جهانی، پنجهدرپنجه افکنده و آنها را شکست داده بود. قهرمان واقعی مردم ایران، سردار حاجقاسم سلیمانی بود.
کسی که در همۀ زندگیاش جز بر خدا تکیه نداشت و همیشه در حال خدمت به مردم مظلوم بود. حاجقاسم سلیمانی، تجلی تمام آرمانهای انقلابی و اسلامی مردم ایران بود و هست. اگر فردوسی در روزگار ما میزیست، حتماً از قهرمانیها و دلاوریهای حاجقاسم سلیمانی و شهدای مدافعحرم، شاهنامهای دیگر میسرود.
مردم ایران در سوگ شهادت سردار بزرگ و پُرافتخارشان، جلوههای بینظیری از عشق و ارادت به پهلوان و قهرمان بیبدیل زندگیشان، خلق کردند. مردم خونگرم و ولایتمدار استان سیستان و بلوچستان هم که محبت ویژهای به حاجقاسم داشتند، غرق در عزای این بزرگمرد شدند. سردار سلیمانی هم، به مردم خطۀ سیستان علاقهای خاص داشت. این پیوندِ محبت، از سالهای دفاع مقدس ایجاد شده بود، از لشکر 41ثارالله که حاجقاسم، فرماندهی آن را بهعهده داشت. این لشکر از نیروهای سه استان کرمان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان تشکیل شده بود که گردان 409 این لشکر، از غیورمردان استان سیستان و بلوچستان بودند. شهید حاجقاسم میرحسینی از دلاورمردان استان سیستان و بلوچستان هم، قائممقام حاجقاسم سلیمانی در لشکر 41ثارالله بود.
کتاب «رستم ایرانشهر»؛ خاطرات مردم سیستانوبلوچستان از روزهای شهادت حاج قاسم سلیمانی را روایت میکند.
نظر دهید