اخبار
خلاصه کتاب
کتاب لولا نوشتۀ وحید جلیلی و حاصل ویراستاری مهدی محدثی است.
کتاب لولا از ۱۳ گفتار تشکیل شده است. کتاب لولا تأملاتی در ظرفیتهای جمهوریت دینی است. این کتاب در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.
وحید جلیلی در سال ۱۳۵۲ متولد شده است. او روزنامهنگار و منتقد فرهنگی و هنری است. جلیلی کارشناسیارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق را دریافت کرده است. او در سال ۱۳۷۵ وارد مجلۀ نیستان شد و با «سیدمهدی شجاعی» همکاری کرد. جلیلی سردبیر روزنامۀ ابرار، سردبیر مجلات سوره و مدیرمسئول نشریۀ راه بوده است. او در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ مقام اول را در جشنوارۀ مطبوعات در زمینۀ سرمقالهنویسی به دست آورد. او در سال ۱۳۸۵ بهدلیل اختلاف با مدیریت حوزۀ هنری از این مجموعه اخراج شد و «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» را پایهگذاری کرد.
«حزباللهیها و جمهوریت نظام
هرچند نظامی که ولایتفقیه در رأس آن است جمهوری اسلامی است اما شاید یکصدم دغدغۀ همت و تلاشی که برای تبیین ولایت وجود دارد، برای تبیین جمهوریت نظام و تعاریف ابعاد و ظرفیتهای آن وجود نداشته باشد، ولی چرا جمهوریت نظام به معنای رجوع منظم و مداوم به آرای مردم در ادارۀ جامعه چندان جایگاهی در مباحث نظری و گفتمانی ما پیدا نمیکند؟ به نظر میرسد چند علت نیروهای حزباللهی را از ورود به نظریهپردازی دربارۀ جمهوریت نظام باز میدارد که عبارتاند از:
۱. قرائت غلط از تئوری ولایتفقیه
یکی از دلایل، کجفهمی و تعصبهای بیمنطقی است که راجع به مفهوم ولایتفقیه در بین حزباللهیها رواج داده میشود. گویی اگر جمهوریت تبیین شود جای ولایتفقیه را تنگ میکند! این بینش غلط که با قیافههای حقبهجانب ترویج میشود یکی از علل کمکاری ما در این حوزه است. در این بینش ولایت چنان مفهوم ضیق و متصلبی است که امکان تعاملش با هیچ مفهوم دیگری وجود ندارد و امتیاز ولایتفقیه در این است که در خودش تمام میشود. گویا امکان تعامل با هیچ نظریۀ دیگر یا جذب هیچ سازوکار و ابزار ابتکاری یا جدیدی را در خود ندارد. از این منظر «ولایت» و «جمهوریت نمیتوانند با هم نسبتی داشته باشند و کنار هم نشاندنشان توسط امام راحل در جمهوری اسلامی»، فرمالیته یا از روی اضطرار یا برای دوره گذار بوده است. وظیفۀ ما هم این است که این دورۀ گذار را تسریع کنیم و هرچه زودتر امکان و زمینۀ لازم برای راحت شدن نظام از شر جمهوریت فراهم بیاوریم یا دستکم به تبیین و تثبیتش کمکی نکنیم.
۲. بزرگنمایی اشکالات سازوکارهای جمهوریتی
دلیل دیگری که جمهوریت را از چشم ما میاندازد، بزرگ کردن برخی پیامدهای نامطلوب احتمالی سازوکارهای جمهوریتی است. میگویند اینقدر از جمهوری حرف نزنید، اگر جمهوری را زیاد تحویل بگیرید در روزی که مردم به آن چیزی که شما خواستید رأی ندادند، شما مجبور میشوید آن را تأیید کنید. مگر رأی مردم میتواند نشانۀ حقانیت باشد؟! اگر مردم رأی بدهند که خدا نیست، باید به رأی مردم گردن نهیم؟! جدا از مغالطهای که در این شبهه هست و در خود غرب هم هیچگاه اکثریت، مبنای حقیقت نیست و برای گزارههای اینچنینی انتخابات و رأیگیری ندارند وقتی دقیق نگاه میکنیم حزباللهیها را در مواجهه با جمهوریت از ترس مرگ وادار به خودکشی میکنند؛ یعنی اینکه هم پول میدهند، هم چوب را میخورند و هم پیاز را یعنی جمهوری را داریم و به آن عملاً گردن نهادهایم؛ ولی از آن بهطور کامل استفاده نمیکنیم.»
این کتاب را نشر شهید کاظمی منتشر کرده است.
نظر دهید