اخبار
خلاصه کتاب
کتاب پیشِ رو مجموعۀ کوچکی است از هزاران خاطره و روایت از گفته و ناگفتهها دربارۀ یکی از قلههای شعر و ادبیات انقلاب.
جای شگفتی و خسران است که بعد از ۱۳ سال از آن آبان تلخ، هنوز هم اثر درخوری از سالها تلاش و کوشش مجاهدانۀ ایشان منتشر نشده است.
البته این مجموعه هم ابداً همچین ادعایی ندارد.
فقط و فقط تلاشی است برای ابراز ارادت به ایشان و حکایت آن بیت است:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم ز قدر تشنگی باید چشید
انشاءالله این کار سرآغازی باشد برای ترغیب دوستان، نزدیکان و شاگردان استاد که خاطرات و روایتهایی که در طول سالها در سینههایشان مانده است را برای ما و نسلهای بعد از ما به یادگار بگذارند.
قطعاً این خاطرات و روایتهاست که ما را به سیره و زندگی پربار مرحوم امینپور نزدیکتر خواهد کرد.
بخشی از کتاب:
قیصر جزو بچههای بهاصطلاح «لانه» است، از طلایهدارانی كه لانۀ جاسوسی را فتح كردند. البته این روزها دربارۀ این وقایع صحبتكردن خیلی ارزش ندارد و ممكن است پرونده شود. حال من میدانم توی دوسه هفتۀ اول تسخیر لانۀ جاسوسی، قیصر بیانیههای دانشجویانِ پیرو خط امام را ویرایش ادبی میكرد. خودش هم پُرشوروحال، روی دیوار لانۀ جاسوسی شعر مینوشت. یادم میآید با بلوز یقهاسكیِ سفید روی دیوار لانۀ جاسوسی در حال نوشتن شعر یا بیانیه بود.
بعد از مدتی، چون خویوخصلت قیصر به شعر گرایش داشت از آن ماجرا خودش را كنار كشید. قیصر بینش و نگاه اجتماعی پختهای دارد. یكی از ویژگیهای سلوک اجتماعی قیصر بهدوربودن از افراطوتفریط است و خودِ این پختگی، ویژگیهای خاصی را میطلبد.
نظر دهید