انتشارات راه یار ناشر آثار دفتر مطالعات
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
rss

نهضت در شیراز

مصاحبه جمعی از محققان
تحقیق و تدوین محمدحسین عظیمی، محمدجواد رحیمی، سیدحامد ترابی، وحید احمدزاده
شابک 978-622-7629-56-9
تعداد صفحات 698
نوبت چاپ 1
قطع رحلی
جلد گالینگور(سخت)/مصور
قیمت
1500000 تومان
1275000 تومان

اخبار

خلاصه کتاب

نهضت در شیراز؛ دایره‌المعارف مصور تاریخ انقلاب اسلامی در شیراز؛ 1342-1357

سال1389 یکی از بچه‌های محلۀ فلاح تهران، چند روزی بود که با ما در حسینیه هنر(دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی)، همکاری می‌کرد. مدام، در هر فرصتی، لیستی از پیشنهادات باربط و بی‌ربط را پشت‌سرهم و با ریتم تند، ردیف می‌کرد. یک‌بار با لحن طلبکارانه‌ای گفت: «بابا، این محلۀ ما (فلاح) چهارهزار شهید داده؛ یک محله در پایین شهر تهران به اندازۀ خیلی از استان‌ها در کشور، شهید دارد. محله ما را باید در شیشه مراقبت کنید. این محله موزه است و …»

شهر بی‌داستان، بی‌قهرمان است و شهر بی‌قهرمان، دیگر جایی برای ماندن نیست؛ ترانزیت است و مسیری برای رفتن و فراموشی. این داستان‌ها هستند که به جغرافیای ما هویت می‌دهند و این هویت جغرافیاست که مربی و هادی ساکنانش است. از طرفی آدم بی‌هویت و بی‌شناسنامه، هر رنگ و بویی را راحت‌تر می‌پذیرد. الگوی توسعۀ غرب‌زده اولین کاری که انجام می‌دهد، از جغرافیای عملیاتش هویت‌زدایی می‌کند. ازاین‌رو هویت و حافظه، هستۀ سخت مقاومت مقابل غرب‌زدگی است.

شهرها با نمادها و استعاره‌های مفهومی و مکانی خود شکل می‌گیرند. کرمان بعد از شهادت حاج‌قاسم سلیمانی استعارۀ شهری‌اش هرچه بوده تغییر کرده و حالا شخصیت سردارسلیمانی مهم‌ترین نماد شهری کرمان است و طراحی و معماری و مناسبت‌ها و آیین‌های شهری‌اش می‌تواند و باید حول قصه‌های فراوان حاج‌قاسم، دوباره داستان‌پردازی شود. اما همین امر محتاج گردآوری هزاران هزار قصه‌های مردمی دربارۀ اوست تا توسعۀ مفهومی و شکلی و تقویم شهری کرمان را جهت دهند که اگر به این مهم توجه نشود تجربۀ توسعه شهری مشهد دوباره تکرار می‌شود…

محل شهادت علی‌ابن‌موسی‌الرضا(ع) می‌شود «مشهد» و این‌گونه شهر مشهد شکل می‌گیرد. اما توسعۀ مشهد در قرن گذشته مبتنی بر کلان‌استعاره و قصه‌محوری مشهد شکل نگرفته است. توسعۀ شهری مشهد هرچه بوده و با هر نیتی انجام گرفته است، ابتدا قصه‌ها و روایت‌های حول ایدۀ مرکزی مشهد را از بین برده و برای خودش، مشهدی با قصه‌های متنوع و متناقضی دیگر ساخته است.  همین اتفاق در مقیاسی کوچک‌تر برای میدان انقلاب اسلامی تهران رخ داد. این میدان که مهم‌ترین و هویتی‌ترین میدان جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، نشانه و نمادی داشت از تظاهرات مردم و پرچم‌ها و نمادهایشان در انقلاب اما یک‌هو در طرحی نابود شد و تبدیل شد به چیزی شبیه لاک‌پشت!

شهرهای جدید «مکران»، «تیس» و «بریس» در طرح توسعه‌ای سواحل مکران در حال طراحی و ساخت هستند. کلان‌پروژه مکران از مهم‌ترین آثار تمدنی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. پُر بیراه نیست که توسعۀ مکران در دورۀ جمهوری اسلامی را هم‌سنگ شکل‌گیری تمدنیِ شهر اصفهان در دورۀ صفویه بدانیم. اما آیا طراحی و ساخت این شهرهای جدید در سواحل مکران، نسبتی با حافظۀ تاریخی منطقۀ قدیمی مکران و نیاز و سمت‌وسوی تمدنی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ مکران که نماد پیشرفت بومی ایران است آیا طراحی و معماری شهری‌اش همچون اصفهانِ دورۀ صفویه از معرفت و آگاهی و حافظۀ تاریخی و هنری گذشتۀ خود اشراب شده است یا قرار است تکراری شبه‌مدرن و غریبه باشد از آنچه در سایر شهرهای جدید رخ داده است؟

تقویت حافظۀ شهری، رمز طراحی، توسعۀ درون‌زا، تکثیر مناسبت‌ها و آیین‌های بومی و شکل‌گیری معماری متمایز شهری است و حافظۀ حماسی و انقلابی، نقطۀ اوج هویت تاریخی ایران در قرن گذشته است. «حماسه و تحول» در نیمۀ قرن گذشته در انقلاب اسلامی ایران به اوج خود رسید. در مبارزه با طاغوت و استکبار، در دفاع از تمامیت ارضی و مقابله با خوی درنده بعثی، در تبلور حماسه و ایثار و… تصویری جدید از انسان انقلاب و جامعۀ انقلابی به نمایش گذاشت که همۀ محلات و روستاها و شهرها را از برکت فضیلت تحول‌خواهانۀ خود سیراب کرد.

انقلاب اسلامی ایران، فراتر از یک جنبش اعتراضی و تغییر سیاسی، از بستر فرهنگی و اجتماعی و با تحول آحاد مردم رخ داد. فلذا حتماً برای روایت خود به «متنِ» گسترده و اجتماعی‌تری فراتر از متون کلاسیکِ منحصر در افراد، نیاز دارد. شهرها، متونی گسترده و در عین حال لایه‌لایه و رازآلود هستند که توان ارائۀ قصه‌ها و استعاره‌های هویتی جامعه را در قالب سنت شفاهی شهری، طراحی و معماری قصه‌گون، آیین‌ها و مناسبت‌های بومی و … دارند. مع‌الاسف تاکنون این ظرفیت در خدمت اندیشۀ آشفتۀ شبه‌روشنفکران غربگرا بوده است. ایشان سال‌های متمادی، متولی و مسئول طراحی و معماری و قانون‌گذاری و تولید محتوا برای شهرها بوده‌اند و از طرفی جریان متعهد انقلابی به این ظرفیت شهرمتن‌ها، خودآگاه نبوده است. از این رو اولین قدم در راه احیای حافظۀ شهرها و دمیدن در کالبدشان، گردآوری و ثبت حماسه‌ها و تحول‌خواهی‌ها و تحول افراد و جامعه در شهرهاست.

از مسیر دغدغۀ روایت محلۀ فلاح تهران و مسئلۀ تخریب گلزارهای شهدای ایران(در دهه80 و 90) و ده‌ها و صدها نقطۀ جغرافیایی تاریخ انقلاب و دفاع مقدس و نیز جمع‌آوری خاطرات شفاهی زنان و مردان حماسه‌ساز و افتخارآفرین در روستاها و شهرهای دورافتاده، به این رهنمون شدیم که داستان‌های جغرافیای انقلاب و جنگ را ناظر به نقاطشان ثبت و منتشر کنیم. عنوان اولیۀ پروژه شد «اطلس شهرها». در چند شهر، این کار شروع شد. نمونۀ مشابهی نداشت اما آنچه را نداشتیم خوب می‌شناختیم. مسئله و دغدغۀ ما، به‌دست‌آوردن ماجراها و وقایع مهم، روایت افراد و کنشگران مؤثر و ثبت مکان‌های مهم شهرها در بستر نهضت انقلاب اسلامی بود.

نتیجۀ این طرح و عملیات شد «دایرةالمعارف مصوّر انقلاب اسلامی در شهرها و محلات» که مسئلۀ اصلی‌اش ترمیم حافظۀ حماسی و انقلابی شهرهاست. حافظه‌ای که هم کارکردی جدی در مدیریت و توسعۀ هویتی شهری دارد و هم نقشی جدی در تکثیر آیین‌ها و مناسبت‌های بومی و نیز ادبیات تاریخ معاصر ایفا می‌کند. این محصول در عین بداعت، تلاش دیرهنگامی است که حتماً می‌طلبد برای باقی شهرها و روستا و محلات ایرانِ انقلابی به سرعت طراحی و تولید شود و از این جهت نمونه‌ای است برای کارهای بهتر و بزرگ‌تر…

کتاب های مرتبط

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Document