اخبار
خلاصه کتاب
شمسیخانم از دوران جوانی و قبل از انقلاب، خانهاش را کرده بود کلاس قرآن برای زنان و کودکان روستایش، ملارد. چون سخنرانهای سیاسی به جلسه دعوت میکرد، ساواک خانه را زیرنظر گرفته بود. با شروع انقلاب، با همان حلقۀ منسجم خانمهای کلاس قرآن، اولین راهپیمایی ملارد را شکل داد و در دوران جنگ هم با مدیریت او، روستا شد یکی از مراکز مهم پشتیبانی جنگ. کامیونکامیون نان و مربا و ترشی و خاکشیر و ماست بود که از ملارد راهی جبهه میشد. خانه و زندگیشان هم شده بود وقف این کار. مردم میگفتند فرش خانهشان همیشه آردی بود…
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ شفاهی دفاع مقدس پیشنهاد میکنیم.
شاید امروزه برای ما که درگیر این دنیای پیچیده و پرشتاب هستیم، باورش سخت باشد این حجم از فداکاری و ایثارِ زنانی که نیاز زمانۀ خود را درک کردند و آتشبهاختیار، با تمام توان آنچه را که تکلیف خود دانسته بودند، انجام دادند؛ تکلیفی که حاصل هویتی جدید بود. با وجود نگاههای سنتی به زن و منع برای حضور در جامعه، رهبر انقلاب اسلامی، امامخمینی(ره)، هویت اجتماعی زن آن زمانه را لحاظ کرد. ایشان حتی پا فراتر گذاشت و زنان را رهبران نهضت خود نامید. بعد از جنگ هم همواره با تعابیر مختلف، زنان و فعالیتهای خداپسندانهشان در پشتیبانی از جنگ را ستود. اما امام(ره) در تعبیر بسیار جالبی، زنان را به سربازان گمنامی تشبیه کرد که گویی اسلحه به دست گرفتهاند و مشغول جهادند…
اما ارزش حرکت جهادی و خودجوش زنان جهادگر ملارد آنجا بیشتر میشود که قدمتی چهلساله پیدا میکند؛ یعنی کمکرسانی و کار جهادی این خانمها و نسلهای بعدترشان به زمانۀ جنگ محدود نمیشود و در قالب فعالیت فرهنگی در گلزار شهدا، تدارک اردوهای جهادی به اطراف ملارد، کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان کرمانشاه، همیاری در روزهای کرونایی و… ادامه پیدا میکند…»
نظر دهید